نحوه ارزش گذاری استارت آپ✅
چگونه استارتاپ خود را ارزش گذاری کنیم؟
یکی از بحث های مهم و کلیدی در فرآیند سرمایه گذاری، ارزش گذاری سهام است. صرف نظر از زوایای مورد بحث در سرمایه گذاری، ما به تکنیک ها و روش هایی برای تعیین ارزش مورد انتظار سهام نیاز داریم. در این یادداشت به توضیح مفهوم ارزش گذاری، اهمیت آن و روش های تعیین آن می پردازیم.
مفهوم ارزش گذاری
ارزش گذاری سهام یک فرآیند سینماتیکی است که داده های مورد نیاز (شامل رشد، ریسک و جریان های نقدی) را با تحلیل استراتژیک یک شرکت (صنعت) با هدف تعیین ارزش ذاتی پردازش می کند. در ارزیابی سهام، امکان مقایسه و ارزیابی، اندازه گیری و اندازه گیری محرک های ارزش و عوامل افزایش دهنده ارزش از طریق روش های مختلف و مرسوم وجود دارد. در واقع ارزیابی سهام نتایج متغیری را به همراه خواهد داشت. زیرا از داده هایی به دست می آید که دائماً در حال تغییر هستند. کارشناسان مالی در مورد اینکه ارزش گذاری سهام علم است یا هنر، اختلاف نظر دارند. از آنجایی که فرآیند ارزیابی از مجموع تجربیات و تحقیقات بازارهای مالی و ایجاد مدل های ریاضی یا تجربی ایجاد می شود، بنابراین منطقی نیست که این رشته را به عنوان یک هنر در نظر بگیریم.
اهمیت ارزش گذاری
بنیانگذاران یک استارتاپ باید قبل از جذب سرمایه با سرمایه گذار در مورد ارزش استارت آپ به توافق برسند. ارزشگذاری استارتآپ عامل مهمی برای تعیین میزان سهام سرمایهگذار و اقدامی اساسی در نحوه ادامه مذاکرات طرفین است. وقتی از واژه ارزش گذاری برای استارت آپ ها استفاده می کنیم، منظور رقمی است که سرمایه گذاران و بنیانگذاران استارت آپ ها اظهارات خود را بر اساس آن بیان می کنند.
طبقه بندی روش های ارزش گذاری
روشهای ارزشگذاری استارتآپها بسیار متنوع هستند، اما این روشها را میتوان به 4 دسته تقسیم کرد: روشهای مبتنی بر دارایی، روشهای مبتنی بر جریان نقدی، روشهای نسبی و روشهای کیفی و شهودی.
13 روش ارزش گذاری
با کمک روش های ارزش گذاری استارتاپ می توان به یک ارزش تقریبی یک استارتاپ دست یافت. با توجه به تفاوت در مفروضات هر روش، رقم ارزش گذاری به دست آمده از روش های مختلف می تواند متفاوت باشد. بنابراین ارزش گذاری دقیق یک استارتاپ نیازمند دانش، تخصص و تجربه است تا تمامی جنبه های داخلی استارتاپ، حوزه فعالیت آن، وضعیت کلان اقتصادی و… در نظر گرفته شود.
در ادامه روش های ارزش گذاری استارت آپ ها معرفی و توضیح داده شده است.
1) روش ارزشگذاری کارت امتیازدهی
روش کارت امتیازی که توسط بیل پین طراحی شده است، یک روش مقایسه ای است که برای یافتن ارزش استارتاپ های در مراحل اولیه استفاده می شود. در این روش هر استارتاپ بر اساس 7 عامل اصلی که هر کدام وزن خاصی دارند ارزیابی می شود و به هر عامل امتیاز تعلق می گیرد. این عوامل به همراه وزن پیشنهادی هر کدام به شرح زیر است:
1- توانایی تیم مدیریتی موسسان استارتاپ: 30 درصد وزن
2- اندازه فرصت راه اندازی: 25 درصد وزن
3- محصول/تکنولوژی: 15% وزن
4- رقابت پذیری محیط: 10 درصد وزن
5- کانال های فروش و بازاریابی: 10 درصد وزن
6- نیاز به جذب سرمایه بیشتر: وزن 5 درصد
7- سایر عوامل مانند بازخورد مشتری: 5 درصد وزن.
همانطور که مشخص است عوامل مهم تری – مانند توانایی تیم مدیریت – نسبت به سایر عوامل دارای وزن بیشتری هستند. برای ارزش گذاری یک استارتاپ کافی است به این عوامل امتیاز داده و مجموع حاصل ضرب امتیاز و وزن هر عامل را محاسبه کنیم تا ارزش استارتاپ بر اساس میانگین ارزش گذاری استارتاپ های فعال در مرحله ایده به دست آید. به عنوان مثال، اگر امتیاز (محصول کل امتیاز و وزن عوامل) برای یک استارتاپ 80 درصد و میانگین ارزش گذاری استارت آپ های ایرانی در مرحله بذر 1.5 میلیارد تومان باشد، ارزش استارتاپ مورد نظر 1.2 خواهد بود. میلیارد تومان.
2)روش ارزشگذاری هزینه باز تأسیس
در روش ارزیابی هزینه تاسیس مجدد، فرض بر این است که ارزش یک استارتاپ معادل تمام هزینه هایی است که تاکنون برای راه اندازی و ادامه فعالیت آن هزینه شده است، البته این روش ارزش گذاری عموما برای استارتاپ هایی است که به احتمال زیاد شکست می خورد و بنیانگذاران قصد دارند استارتاپ را به Work بفروشند. هزینه هایی که برای راه اندازی یک شرکت صرف می شود، عموماً به دارایی های شرکت تبدیل می شود. زمین ساختمانی، اداری، تجهیزات اداری، مالکیت معنوی و غیره همگی جزو دارایی های شرکت محسوب می شوند. بنابراین، برای یافتن ارزش هزینه های تاسیس مجدد یک شرکت، می توان ارزش دارایی های آن را به دست آورد، محاسبه ارزش دقیق دارایی های راه اندازی چالش اصلی در این روش است، به خصوص در مواردی که استارتاپ تعداد زیادی ندارد. دارایی های مشهود
3) روش ارزش گذاری دیو برکوس:
این روش همانطور که از نامش پیداست توسط دیو برکوس، یکی از موفق ترین سرمایه گذاران فرشته، در سال 1990 ابداع شد. در این روش، بدون نیاز به اطلاعات پیش بینی مالی استارتاپ، می توان ارزش آن را به صورت تجربی با ارزیابی چندین شاخص کلیدی تخمین زد. استارت آپ این شاخص ها شامل موارد زیر است:
1- ایده
2- نمونه اولیه محصول
3- تیم مدیریت
4- مشارکت های استراتژیک
5- فروش
اگر استارت آپ در هر یک از این شاخص ها برتری داشته باشد، حداکثر رقم 15 میلیون دلار به ارزش آن اضافه می شود، بنابراین اگر استارتاپ در تمام این پنج شاخص قوی باشد، ارزش آن برابر با 2.5 میلیون دلار خواهد بود، در غیر این صورت The face بین این دو شاخص دریافت خواهد کرد. 0 و 0.5 میلیون دلار برای هر شاخص ارزش. به عنوان مثال یک استارت آپ می تواند در چهار اندیکاتور اول 0.5 میلیون دلار و در اندیکاتور آخر 0.3 میلیون دلار به دست آورد، بنابراین ارزش گذاری این استارتاپ معادل 2.3 میلیون دلار خواهد بود.
4)روش ارزشگذاری تجمیع عوامل ریسک
روش تجمیع عوامل ریسک که برای اولین بار توسط گروه سرمایه گذاری Ohio TechAnges معرفی شد، روشی نسبی برای ارزش گذاری استارت آپ ها است. در این روش استارتاپ بر اساس 11 عامل ریسک ارزیابی می شود، به طوری که هر چه ریسک های استارت آپ بیشتر باشد، ارزش آن کمتر می شود. این عوامل خطر به شرح زیر است:
1- ریسک مدیریت
2- ریسک اقتصادی
3- ریسک قانونی
4- ریسک اندازه بازار
5- خطر نمونه اولیه محصول
6- ریسک خروج سرمایه گذار
7- خطر رقابت شدید
8- ریسک مقیاس پذیری
9- ریسک مدل درآمد
10- خطر نمونه خارجی مشابه
در این روش با توجه به شرایط هر استارتاپ می توان ریسک های دیگری را نیز در ارزش گذاری لحاظ کرد. در این روش بر اساس اینکه آیا عامل ریسک بر عملکرد آتی استارتاپ تأثیر منفی دارد یا مثبت؛ امتیازی بین 2- تا 2 به آن تعلق می گیرد. به عنوان مثال، یک استارت آپ می تواند به اضافه 2 امتیاز در ریسک مدیریت، منهای یک امتیاز در ریسک خروج سرمایه گذار و صفر امتیاز در ریسک مدل درآمد کسب کند. در پایان مجموع نمرات تمامی فاکتورها با هم جمع شده و عدد نهایی در 250 هزار دلار ضرب می شود، سپس برای محاسبه ارزش پیش تامین مالی این استارتاپ، رقم به دست آمده به میانگین ارزش پیش تامین مالی فعال اضافه می شود. استارت آپ ها در این مرحله البته برای استفاده از این روش در ایران باید ارقام استفاده شده را تنظیم کرد.
مالیات یکی از موارد مهم در امور مالی کسب و کار ها و شرکت ها می باشد،نداشتن اطلاعات کافی در مباحث مالیاتی می تواند شرکت ها و کسب و کار ها را مشمول بدهی و جرایم مالیاتی متعددی کند،شما می توانید در این حوزه از خدمات مالیاتی مجموعه استاد حساب با بیش از 30 سال سابقه درخشان در حوزه مالی و مالیاتی بهره مند شوید و با استفاده از خدمات مالیاتی استاد حساب از تخفیفات مالیاتی نیز بهره مند شوید،برای کسب اطلاعات بیشتر با پشتیبانی مجموعه تماس حاصل فرمایید.
5) روش ارزشگذاری همنوایی
در مقایسه با سایر روشهای ارزشگذاری استارتآپ، روش ارزشگذاری همسویی بیش از اینکه روشی برای تعیین ارزش استارتآپ باشد، یک استراتژی برای سرمایهگذاری در استارتآپهایی است که در مراحل ایدهپردازی و اولیه هستند. در این روش ارزش تمامی استارتاپ ها یکسان فرض شده و در ازای دریافت درصد ثابتی از سهام (مثلاً 10 درصد)، سرمایه ثابت (مثلاً 100 میلیون تومان) به آنها تعلق می گیرد. بنابراین استارت آپ ها در این شرایط فقط می توانند پیشنهاد سرمایه گذاران را بپذیرند یا رد کنند.
۶) روش ارزشگذاری سرمایهگذار خطرپذیر
در این روش ارزش پس از جذب سرمایه استارتاپ برابر با ارزش پایانی استارتاپ تقسیم بر بازده مورد انتظار سرمایه گذار خواهد بود، همانطور که مشاهده می شود ارزش استارتاپ در این روش به میزان مورد انتظار بستگی دارد. بازگشت سرمایه گذار دلیل این روش سرمایه گذاری خطرپذیر نامگذاری شده است، برای یافتن ارزش نهایی یک استارت آپ می توانید از اطلاعات شرکت های بورسی، ادغام و تملک شرکت های مشابه با عرضه های اولیه اولیه استارت آپ های مشابه استفاده کنید.
۷) روش ارزشگذاری نمونه کاوی تحلیلی
در روش نمونه کاوی تحلیلی که روشی نسبی و مقایسه ای است. برای ارزش گذاری، هر استارتاپ با نمونه های مشابه بین المللی که از آنها یک عدد ارزش گذاری قابل اعتماد اعلام شده است، مقایسه می شود. در این روش پس از یافتن یک استارتاپ مرجع که باید از نظر مدل کسب و کار و ارزش های پیشنهادی مشابه استارتاپ مورد ارزشیابی باشد، دو استارتاپ را از نظر فاکتورهای مختلف با هم مقایسه می کنیم. برای به دست آوردن مقدار صحیح از راه اندازی منبع، عوامل مقایسه باید تنظیم شوند. به عنوان مثال، به دلیل اینکه استارتاپ مرجع در کشور دیگری فعالیت می کند، عواملی مانند اندازه بازار، مرحله توسعه استارتاپ، جمعیت، تولید ناخالص داخلی سرانه و غیره باید با استارتاپ مبدأ و با ضرب نسبت هر یک از این عوامل در ارزش مقایسه شود. از راه اندازی مرجع، می توان ارزش راه اندازی اولیه را تخمین زد. کاربرد روش نمونه گیری تحلیلی برای ارزش گذاری استارت آپ هایی است که در مراحل میانی یا نهایی فعالیت می کنند، زیرا یافتن اطلاعات در مورد استارت آپ های مرجع فعال در مراحل اولیه مشکل است.
۸) روش ارزشگذاری ارزش منصفانه بازار
ارزش بازار منصفانه برای یک دارایی یا کالا، قیمتی است که بین خریدار و فروشنده توافق می شود، مشروط بر اینکه طرفین معامله از تمام اطلاعات مربوطه آگاه باشند و قصد خرید یا فروش اجباری را نداشته باشند.
۹) روش ارزشگذاری مقایسهای
در روش ارزش گذاری مقایسه ای، ارزش استارت آپ را با مقایسه مستقیم یک شاخص مهم بین استارتاپی که ارزش گذاری می شود و یک شرکت مشابه به عنوان مرجع، برآورد می کنیم. به عنوان مثال، برای ارزش گذاری استارتاپی که در حوزه خدمات پرداخت آنلاین فعالیت می کند، با ضرب رقم ارزش گذاری استارت آپ مرجع در نسبت یک شاخص کلیدی (مانند تعداد تراکنش در روز) در استارتاپ در حال ارزش گذاری. به همین شاخص در راه اندازی مرجع، مقدار تقریبی استارتاپ مورد نظر به دست می آید. در این روش بهتر است از ارزش پیش تامین مالی استارت آپ مرجع استفاده شود، زیرا میزان سرمایه مورد نیاز دو استارت آپ می تواند متفاوت باشد.
۱۰) روش ارزشگذاری ضرایب
این روش ارزش گذاری استارت آپ ها بر اساس مقایسه است. برای محاسبه ارزش یک استارتاپ از طریق روش ضرایب کافی است آمار فروش، درآمد یا سود آن را با شرکت های مشابهی که اطلاعات آن ها در بورس موجود است مقایسه کنید.
۱۱) روش ارزشگذاری جریانهای نقد تنزيل شده
در بین روش های ارزش گذاری استارت آپ ها، روش جریان نقدی تنزیل شده را می توان به عنوان کامل ترین روش ارزش گذاری برای استارت آپ های مرحله میانی و پایانی معرفی کرد. نتایج یک نظرسنجی توسط آکادمی نشان می دهد که 90 درصد از شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر از روش ارزش گذاری جریان نقدی تنزیل شده برای ارزش گذاری استارت آپ ها استفاده می کنند.
۱۲) روش ارزشگذاری شیکاگو
روش ارزش گذاری شیکاگو توسط شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر First Chicago ایجاد شد. در این روش 3 سناریو احتمالی (موفقیت، بقا و شکست) برای آینده استارت آپ در نظر گرفته شده و برای هر سناریو ممکن در نظر گرفته می شود. سپس از هر سناریو مقدار متفاوتی برای استارت آپ به دست می آید و با محاسبه میانگین وزنی این سه رقم می توان ارزش گذاری نهایی استارت آپ را به دست آورد.
۱۳) روش ارزشگذاری گزینههای موجود
گزینه های موجود به معنای تمام انتخاب هایی است که در مقابل راه اندازی قرار دارند. گزینه هایی مانند تصمیم برای ورود به بازارهای جدید، توقف تولید محصول یا موارد دیگر، این گزینه ها انعطاف پذیری استارت آپ را برای ایجاد ارزش نشان می دهد، به طوری که انتخاب هر گزینه می تواند تاثیر متفاوتی در آینده استارتاپ داشته باشد.
شما می توانید با مراجعه به سایت استاد حساب از آموزش ها و دوره های متعدد این مجموعه مانند اکسل،هلو و … بهره مند شوید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.