مدیران هنگامم بحران دچار چه چالش هایی می شوند؟✅
مدیران در زمان بحران گرفتار چه تله هایی می شوند؟
بحران کرونا، مانند هر بحران دیگری، روندی از آغاز، میانه و پایان را طی می کند. مهم این است که با خودتان فکر کنید چه اتفاقی افتاده و چه تاثیری بر ما خواهد گذاشت. واقعیت این است که ما در حال مهاجرت از یک دوره ثبات و قابل پیش بینی به سمت هرج و مرج و بی نظمی هستیم. سردرگمی ذهنی طبیعی است. در طول این بحران، بسیاری از مشاغل زنده خواهند ماند و بسیاری دیگر از بین خواهند رفت. اقدامات مدیران و تیم های آنها در حال حاضر و در بحبوحه این بحران، سرنوشت آنها را به میزان قابل توجهی رقم خواهد زد.
بحران ها مدیران را با پیچیدگی و تغییراتشان به چالش می کشند. یک موضوع بسیار مهم و حیاتی در چنین شرایطی تصمیم گیری سریع و تجزیه و تحلیل فوری اطلاعات است. از سوی دیگر، رهبری در این زمان مستلزم بهترین تصمیمات در سریع ترین زمان است. واقعیت این است که در زمان بحران، اغلب خیلی دیر است. تمرکز شما باید کاملاً روی آینده باشد و این بدان معناست که این فقط تصمیمات سریع مشاوران نخواهد بود. ما به تصمیماتی نیاز داریم که هم سریع و هم روشنگر باشد.
دانشگاه هاروارد نزدیک به دو دهه است که بسیاری از مدیران دولتی و خصوصی را در شرایط استرس زا و بحرانی مورد مطالعه قرار داده است. آنچه واضح است این است که بحران ها اغلب بیش از حد مدیریت و تحت کنترل هستند. بهترین رهبران به طرز ماهرانه ای شرکت ها و کارکنان آنها را نجات می دهند، سازمان های پرانرژی و جوامع الهام بخش ایجاد می کنند. با این حال، بسیاری از مدیران در یک یا چند مورد از تله های رهبری زیر گرفتار می شوند که منجر به سوء مدیریت یا به عبارت دیگر، بحران مدیریت در طول یک بحران می شود:
اولین دام: شما فقط اطلاعات محدودی را در نظر می گیرید:
مغز انسان به گونه ای برنامه ریزی شده است که در مواجهه با تهدید، تمرکز خود را از دست بدهد. این یک مکانیسم تکاملی است که برای محافظت از انسان طراحی شده است. مسئله اصلی در چنین شرایطی این است که دیدگاه شما محدود به طیف محدودی از اطلاعات است.
رهبران باید عمداً عقب نشینی کنند و روزنه ذهنی خود را برای نگاه کردن به چیزها از منظری وسیع تر باز کنند. این همان چیزی است که از آن به عنوان فرا رهبری یاد می شود، یعنی نگاهی کلی و جامع به چالش ها و فرصت ها و مدیریت بهتر از این طریق. در واقع مدیران در شرایط بحرانی باید موضوعات مهمی مانند مسائل حقوقی، پیامدهای سیاسی، نگرانی در مورد تداوم کسب و کار، سلامت اقتصادی و اجتماعی جوامع آسیب دیده، اثرات زیست محیطی، هماهنگی بین سازمانی و غیره را در نظر بگیرند.
مالیات یکی از موارد مهم در امور مالی کسب و کار ها و شرکت ها می باشد،نداشتن اطلاعات کافی در مباحث مالیاتی می تواند شرکت ها و کسب و کار ها را مشمول بدهی و جرایم مالیاتی متعددی کند،شما می توانید در این حوزه از خدمات مالیاتی مجموعه استاد حساب با بیش از 30 سال سابقه درخشان در حوزه مالی و مالیاتی بهره مند شوید و با استفاده از خدمات مالیاتی استاد حساب از تخفیفات مالیاتی نیز بهره مند شوید،برای کسب اطلاعات بیشتر با پشتیبانی مجموعه تماس حاصل فرمایید.
دام دوم: مدیریت امور جاری شما را گمراه می کند:
برای رهبرانی که همیشه در یک سازمان یا صنعت خاص کار کرده اند، مدیریت بحران می تواند با افزایش احساسات چالشی جدی برای آنها ایجاد کند. مسئله اصلی این است که شما اغلب به منطقه عملیاتی امن خود باز می گردید. هنگامی که تصمیم می گیرید و اقدام می کنید، آدرنالین در بدن شما جاری می شود و ارزش باورنکردنی را که ایجاد کرده اید احساس می کنید. فقط داری خودتو گول میزنی
مدیریت در شرایط بحرانی مجموعه ای کامل از پارادوکس ها است. زیرا نیاز به دید عمیق و طولانی دارد، اما مدیریت زمان به همان اندازه مهم است. این نیاز به یک چشم انداز بلند مدت دارد زیرا برای آماده سازی سازمان برای تغییرات، باید هفته ها، ماه ها و حتی سال ها آینده را پیش بینی کرد. به عنوان یک مدیر باید تفویض اختیار را بپذیرید و تمام وقت خود را صرف تصمیم گیری های دشوار و آینده نگر کنید. با علم به اینکه ممکن است هر لحظه یک بحران در کمین سازمان باشد، صنایع پرخطر مانند انرژی و حمل و نقل هوایی، دستورالعمل های بهداشتی، ایمنی، امنیت و زیست محیطی قوی و مناسبی را برای مدیریت بحران در نظر می گیرند.
تله سوم: شما بیش از حد بر کنترل بحران متمرکز هستید:
ریسک و عدم اطمینان در طول بحران افزایش می یابد زیرا بسیاری از چیزها نامطمئن و ناپایدار هستند. مشکل اینجاست که رهبران سعی در کنترل همه چیز دارند. در نتیجه شما به عنوان یک مدیر برای تصمیمات کوچک و بی اثر عوارض زیادی ایجاد می کنید و این کار به قیمت پاسخگویی کمتر سازمان و محدودیت های جدید در مواجهه با بحران تمام می شود.
راه حل این است که به دنبال نظم باشیم تا کنترل. نظم یعنی اینکه مردم بدانند از آنها چه انتظاری می رود و از دیگران چه انتظاری می توان داشت. رهبران باید بپذیرند که نمی توانند همه چیز را کنترل کنند. بهتر است تصمیمات مهم را مشخص کنید و بقیه را به دیگران محول کنید.
تله چهارم: عوامل انسانی را فراموش می کنید:
اگرچه ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما مهم ترین و خطرناک ترین بحران ها، بحران هایی هستند که مردم را تحت تأثیر قرار می دهند. با این حال، رهبران اغلب درگیر تمرکز بر معیارهای روزانه مانند قیمت سهام، درآمد و هزینهها میشوند. اینها مهم هستند اما باید توجه داشت که همه این عوامل حاصل تلاش هماهنگ مردم است.
راه حل این است که افراد را برای دستیابی به اهداف خود به عنوان اعضای ارزشمند یک تیم منسجم گرد هم آورید. این با یک مأموریت واضح و مشترک شروع می شود که هدف را با وظایف روزمره مرتبط می کند. این ماموریت از طریق یک رویکرد رهبری فراگیر انجام می شود که در آن هر فرد می داند چگونه موثر باشد. این به کوچکترین کار فراتر از تصور اهمیت می دهد.
رهبری و مدیریت دو دایره ای هستند که در طول بحران تا حد زیادی با هم همپوشانی دارند. اما نکته مهم این است که بتوانید در مواقع لزوم از آنها استفاده کنید. این دو دایره هرگز کاملاً از هم جدا نیستند زیرا حال و آینده به یکدیگر وابسته هستند. موثرترین رهبران در طول یک بحران اطمینان حاصل می کنند که طرف مقابل آینده و همچنین مدیریت زمان و فعالیت های فعلی را در نظر می گیرد.
شما می توانید با مراجعه به سایت استاد حساب از آموزش ها و دوره های متعدد این مجموعه مانند اکسل،هلو و … بهره مند شوید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.