نحوه راه اندازی استارت آپ موفق+نکات مهم✅
صفر تا صد راه اندازی استارت آپ موفق
داشتن استارتاپ، رشد کسب و کار، کسب درآمد، کمک به مردم، تغییر فرهنگ کار در شهر و کشور و… اگر در دهه های اخیر وارد بازار کار (به خصوص بازار آنلاین) شده اید، احتمالا به این موارد فکر کرده اید. چیزها راه اندازی یک استارت آپ از دور جذاب، سودآور و البته ساده به نظر می رسد. واقعیت این است که فرآیند راه اندازی یک استارت آپ (و مراحل نگهداری و گسترش آن) با وجود جذاب و پول ساز بودن، به هیچ وجه ساده نیست. شاید برایتان جالب باشد که بدانید 90 درصد استارت آپ ها شکست می خورند. شرکتهای بزرگی مانند فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ و حتی مدلهای داخلی مانند اسنپ و دیجی کالا، بخشی از ۱۰ درصد استارتآپهای بازمانده هستند. در این مقاله می خواهیم استارت آپ استارت آپی در ایران (و به طور کلی در جهان) را بررسی کنیم و ببینیم برای شروع چه مراحلی را باید طی کنید. اگر ایده های استارت آپی مختلفی در سر دارید و به فکر ایجاد یک کسب و کار هستید، حتما این مقاله را بخوانید.
استارت آپ چیست؟
برای راه اندازی استارتاپ در ایران (و هر کشور دیگری) ابتدا باید این مفهوم را دقیقاً درک کنیم و از سوء تفاهم جلوگیری کنیم. اصطلاح استارتاپ به سازمانی اطلاق می شود که در مراحل اولیه تأسیس قرار دارد. استارتآپها معمولاً توسط یک یا دو کارآفرین ایجاد میشوند، کارفرمایان که معمولاً یکی از این دو هدف را در ذهن دارند: ساخت محصول یا ایجاد خدماتی که فکر میکنند در بازار مورد تقاضا است. یکی از چالش های پیش روی استارت آپ ها بودجه است، یعنی این شرکت ها اغلب با هزینه های بالا و درآمد کم تاسیس می شوند. برای درک دقیقتر مفهوم استارتآپ، شاید بد نباشد بدانید که این شرکتها بر روی یک سرویس یا محصول خاص تمرکز میکنند و آن را به بازار ارائه میکنند، معمولاً مدل کسبوکار کامل و جامعی ندارند. و مهمتر از آن منابع مورد نظر برای رفتن به مرحله بعد را ندارند. بسیاری از استارت آپ ها با هزینه شخصی موسسانشان راه اندازی می شوند. این بدان معناست که آنها به سرمایه گذاران برای داشتن وجوه بیشتر نیاز دارند. سرمایه گذارانی مانند دوستان، خانواده یا غریبه ها.
انواع استارت آپ ها
هزینه و مدل راه اندازی یک استارتاپ تا حد زیادی به نوع استارت آپ شما بستگی دارد. همه استارت آپ ها قطعا در یکی از این دسته بندی ها قرار می گیرند:
- مقیاس پذیر: شرکت های فناوری محور اغلب در این دسته قرار می گیرند. از آنجایی که شرکت های فناوری یا فناوری محور پتانسیل زیادی دارند، می توانند بسیار سریع رشد کرده و وارد بازار جهانی شوند. آنها معمولا سرمایه خوبی دریافت می کنند و حتی می توانند شرکت های بین المللی شوند. گوگل، اوبر، فیسبوک و توییتر نمونه هایی از استارت آپ های مقیاس پذیر هستند. آنها بهترین کارمندان را استخدام می کنند و در نتیجه سرمایه مورد نظر خود را خیلی سریع به دست می آورند.
- استارت آپ های کسب و کار کوچک: استارت آپ هایی که توسط افراد عادی با سرمایه شخصی راه اندازی می شوند معمولاً در این دسته قرار می گیرند. این استارت آپ ها با سرعت خودشان رشد می کنند و اغلب وب سایت خوبی دارند، اما به ندرت می بینید که اپلیکیشنی هم داشته باشند. فروشگاه های مواد غذایی، آرایشگاه ها، شیرینی فروشی ها و حتی برخی آژانس های مسافرتی نمونه هایی از این دسته هستند.
- سبک زندگی: (Lifestyle Startups): افرادی که علاقه یا سرگرمی خاصی دارند و روی آن کار می کنند، می توانند به فکر راه اندازی یک استارت آپ سبک زندگی باشند و با علاقه خود کسب درآمد کنند. نمونه های زیادی از این نوع وجود دارد، حتی اگر ندانیم که متعلق به این دسته هستند. مثلاً فکر کنید که یک رقصنده حرفه ای هستید و حالا یک مدرسه رقص کوچک تأسیس می کنید تا آن را به افراد مختلف آموزش دهید و از این راه کسب درآمد کنید.
استارتآپهای قابل خرید: در صنعت فناوری و نرمافزار، برخی استارتآپها را به قصد فروش آن به یک شرکت بزرگتر راهاندازی میکنند. غولهایی مانند آمازون و اوبر گاهی استارتآپهای کوچکتری را میخرند تا در طول زمان گسترش پیدا کنند و از موقعیت مکانی خود سود ببرند.
- راه اندازی کسب و کار بزرگ: شرکت های بزرگ اغلب عمر محدودی دارند. از آنجا که ترجیحات مشتری، فناوری های مختلف و رقبا دائما در حال تغییر هستند. به همین دلیل شرکت ها باید همیشه آماده پذیرش شرایط جدید باشند. در نتیجه، بسیاری از استارت آپ ها محصولات نوآورانه ای را ارائه می دهند که نیازهای مدرن را برآورده می کند.
- استارت آپ های اجتماعی: راه اندازی یک استارتاپ همیشه به قصد کسب درآمد انجام نمی شود، هنوز هم شرکت هایی هستند که می خواهند به افراد مختلف کمک کنند. ما به این استارت آپ ها اجتماعی می گوییم. موسسات خیریه و غیرانتفاعی که با کمک های مردمی اداره می شوند از جمله آنها هستند.
چگونه یک استارت آپ راه اندازی کنیم
همه ایده های جالب و منحصر به فرد به استارت آپ های موفق تبدیل نمی شوند، اما واقعیت این است که راه اندازی یک استارت آپ پایدار و مقیاس پذیر همیشه با یک ایده عالی شروع می شود. بعد از ایده پردازی، تحقیقات بازار مهمترین بخش است. شما باید بدانید که آیا ایده شما به همان اندازه که در ذهن شما و دوستانتان است در بازار کار خواهد کرد یا خیر. پس از تحقیقات بازار، یک طرح کسب و کار تهیه کنید و اهداف، ماموریت راه اندازی، ارزش ها و جزئیات جذب سرمایه را در آن بنویسید. بعد، باید بودجه یا سرمایه پیدا کنید. این سرمایه می تواند منابع مختلفی داشته باشد، دوستان، خانواده، وام بانکی، سرمایه گذار بزرگ یا حتی پس انداز شخصی شما. پس از تأمین بودجه، باید مطمئن شوید که تمام مراحل قانونی را طی کرده اید (مثلاً ایده را ثبت کرده اید) و هیچ خلأ مالیاتی یا قانونی ندارید. مجوزها را دریافت کنید، قراردادها را بخوانید و با سرمایه گذار خود در مورد نحوه شراکت به نتیجه نهایی برسید. حالا مکانی را پیدا کنید و در آن مستقر شوید. کار شما شروع شده است اما راه اندازی استارت آپ به مرحله نهایی نرسیده است، باید بتوانید کاری را که شروع کرده اید ادامه دهید تا به جز 10 درصد از کسب و کارهای استارت آپی موفق باشید.
همچنین باید بدانیم: راه اندازی یک کارخانه تولیدی کوچک گام بزرگی به سوی تحول آینده است
مزایا و معایب راه اندازی یک استارتاپ
راه اندازی یک استارت آپ برای ثروتمند شدن و داشتن زندگی بهتر ایده خوبی به نظر می رسد، اما باید با عینک واقع بینانه به آن نگاه کنید. در این قسمت به بررسی مزایا و معایب استارتاپ می پردازیم تا دید بهتری نسبت به آن داشته باشید.
مزایا:
- می توانید با علاقه شخصی خود کار کنید: راه اندازی استارتاپ ها همیشه ریشه در یک علاقه شخصی دارد. بقیه مشاغل شما ممکن است دیوانه یا خسته کننده به نظر برسد، اما شما آن را دوست دارید و به آن اهمیت می دهید. قدرت عشق را نباید دست کم گرفت. کنترل و خلاقیت در کار شما در دستان شماست و جهت کار با نظرات شما تعیین می شود. ممکن است روز شما هیجان انگیز نباشد، اما کار به طور کلی مطابق با علایق شما خواهد بود.
- شما رئیس خود هستید: روزهای کار برای دیگران و صرف انرژی برای پروژه هایی که به آنها اعتقاد ندارید به پایان رسیده است و اکنون شما هستید که تصمیم می گیرید و تصمیمات دیگران را تایید یا رد می کنید. ارزش ها و باورهای شخصی شما وارد عمل می شود و البته حرف های شما سند خواهد بود.
- تعادل بین زندگی کاری و شخصی شما به خوبی برقرار خواهد شد: البته این موضوع تا حد زیادی به مدل استارتاپ شما بستگی دارد، اما در کل با راه اندازی یک استارتاپ، مدیریت اولویت ها در دست شماست. شما می توانید ساعات کاری خود را انتخاب کنید (تا حد امکان)، در روزهای تعطیل کار کنید و شب های هفته استراحت کنید و…
معایب:
- به انگیزه پولادین نیاز دارید: و خبر بد این است که باید خودتان آن را فراهم کنید. راه اندازی یک استارت آپ نیاز به عطش، انگیزه و علاقه زیادی دارد که قطعاً در ابتدا این علاقه را دارید، اما احتمالاً مانند بقیه در این مسیر کمی دلسرد خواهید شد. پس از آن، باید خود را متقاعد کنید که بمانید، حتی زمانی که همه چیز به شیرینی اولش نیست.
- همه مسئولیت شماست: اگر مشکلی در ساعت 5 صبح روز جمعه پیش آمد، مسئولیت رسیدگی به آن بر عهده شماست. به خصوص در ابتدای کار که نیروها زیاد نیست و همه در بهترین حالت خود کار می کنند، چیزی به نام ساعت کاری رسمی وجود ندارد و باید در هر ساعت از شبانه روز آماده حل مشکلات باشید.
- درآمد ثابت و منظمی ندارید (حداقل در ابتدا): اگر به مراحل اولیه راه اندازی استارت آپ ها نگاه کنید، متوجه می شوید که هیچ کدام در ماه های اول (یا حتی یکی دو سال) درآمد چندانی نداشته اند. ) و حتی گاهی افراد بدون حقوق در آنها کار کرده اند. قبل از شروع کار، حتما به زندگی شخصی خود نگاهی بیندازید و ببینید آیا آمادگی مواجهه با این واقعیت را دارید یا خیر.
صفر تا صد گام برای راه اندازی استارتاپ
داشتن یک ایده خوب: همانطور که گفتیم اولین قدم برای راه اندازی یک استارتاپ داشتن یک ایده خوب است. این ایده می تواند هر چیزی باشد، از کسب و کار آشپزی و تحویل غذا گرفته تا خدمات بانکی. مهم است که ایده شما نیازی را برطرف کند یا کاربران را وادار کند درباره نیازی که نمیدانستند فکر کنند (یک نیاز ایجاد کنید).
تحقیق و بررسی ایده مورد نظر (نقشه راه): تحقیقات بازار در این مرحله قرار می گیرد. بعد از ایده پردازی، هر چقدر هم که ایده خوب باشد، باید آن را در چارچوب بازار و شرایط اقتصادی فعلی ببینید. آیا ایده شما قابلیت سرمایه گذاری دارد؟ سرویسی وجود دارد که آیا مردم برای مدت طولانی به آن دسترسی دارند؟ در این مرحله می توانید از تجربه استارتاپ های قبلی استفاده کنید یا با یک کارشناس حرفه ای تحقیقات بازار مشورت کنید.
ثبت ایده: در این مرحله باید ایده خود را ثبت کنید (اکنون از کارایی آن حداقل روی کاغذ مطمئن هستید). ایده شما می تواند به عنوان اختراع در سامانه ثبت اختراع، یا سایت سازمان ثبت اسناد کشور ثبت شود.
طراحی و ساخت نمونه اولیه: اکنون باید محصول یا خدمات خود را در سطح محدودی ارائه دهید. به عنوان مثال، اگر می خواهید یک رستوران زنجیره ای داشته باشید، نمونه های غذا را برای برخی از دوستان خود (که در گروه مخاطبان قرار دارند) ارسال کنید و از آنها بازخورد بگیرید.
رفتن به بازار: پس از ارائه نمونه اولیه، نوبت به شناخت مشتریان و شروع تبلیغات می رسد. در این مرحله است که فعالیت های بازاریابی (حداقل در سطح پایه و محدود) شروع می شود.
یافتن سرمایه گذار: اکنون باید با استفاده از طرح کسب و کار محکم و کاملی که نوشتید، یک سرمایه گذار پیدا کنید و در مورد مدل مشارکت و بازگشت سرمایه با او مذاکره حرفه ای داشته باشید. جذب سرمایه می تواند اندازه استارتاپ شما را چند برابر کند.
هزینه راه اندازی
در مراحل مختلف راه اندازی یک استارتاپ، هزینه های مختلفی برای شما به عنوان موسس وجود دارد که نمی توان همه آنها را در ابتدای راه پیش بینی کرد. برای راه اندازی کسب و کار استارت آپی خود، باید به این هزینه ها فکر کنید (اگرچه این لیست ممکن است بسته به نوع استارت آپ کوچکتر یا بزرگتر باشد):
- اجاره یا خرید مکانی
- اخذ مجوز و ثبت ایده
- استخدام نیرو
- ثبت هاست و ایجاد وب سایت
- حقوق و دستمزد کارگران مختلف (از برنامه نویسان و طراحان بصری گرفته تا نویسندگان محتوا یا حتی کارگران خط تولید)
- بیمه نیروها
- هزینه تحقیقات بازار
- خرید یا تولید محصولات
- هزینه حمل و نقل
- و…
مدیریت استارتاپ چگونه است؟
مدیر استارت آپ بیشترین مسئولیت را دارد و احتمالاً بالاترین حقوق را در بین پرسنل دارد، اما نباید فراموش کرد که گاهی اوقات وظایف او شبانه روزی است و باید از بزرگترین مسائل (مثل تعیین استراتژی) تا کوچکترین مسائل مداخله و همراهی کند. موارد (عدم پرداخت حقوق کارمند). مدیر یک استارتاپ به این معنی است که در حالی که تمام تلاش خود را انجام می دهید، درک و همدلی زیادی با کارمندان خود داشته باشید، زیرا عملاً همه شما در یک کشتی هستید. بیایید چند وظیفه مختلف مدیر را در راه راه اندازی یک استارت آپ بخوانیم:
- ایجاد استاندارد برای مدیریت پروژه
- مصاحبه و استخدام (در مراحل اولیه)
- تعیین KPI
- شناسایی فرصت ها و تهدیدها
- همدلی و همراهی همیشگی با نیروها
- برنامه ریزی رویدادهای غیر کاری برای حفظ روحیه نیروها
- برنامه ریزی برای جذب سرمایه
چرا اکثر استارت آپ ها شکست می خورند؟
تعداد استارتاپ های شکست خورده به قدری زیاد است که احتمالاً یکی دو تا از آنها را در اطراف خود یا در شهر محل زندگی خود می شناسید. دلایل شکست راه اندازی اغلب یکی از موارد زیر است:
- مشکلات بازار: گاهی اوقات همه عوامل موثر بر استارتاپ کامل هستند، اما بازار به دلایل مختلف پذیرای محصول یا خدمات جدید نیست. مثلاً اقتصاد کشور دچار مشکل شده، قیمت مواد اولیه گران شده یا وضعیت خبری و اجتماعی باعث می شود هیچکس به فکر خرید آن محصول خاص نباشد.
- شکست مدل کسب و کار: مدل کسب و کار در سرنوشت استارتاپ از ابتدا تا انتها بسیار مهم است. مدل کسب و کاری که همه چیز را در نظر نگیرد و در برخی قسمت ها مشکل داشته باشد قطعا استارتاپ را به چالش می کشد.
- مدیریت ضعیف: یک مدیریت خوب گاهی اوقات می تواند دو مشکل قبلی را مدیریت کند و کشتی تجاری را با خیال راحت از طوفان بازار عبور دهد. با این حال، مدیران بی تجربه به خوبی با مشکلات عدیده یک کسب و کار جدید کنار نمی آیند.
- تمام شدن بودجه: عدم مدیریت صحیح بودجه می تواند باعث مشکلات درآمد و هزینه شود. گاهی اوقات همه چیز در یک استارتاپ خوب است، اما پول کافی برای ادامه وجود ندارد. بسیاری از استارت آپ ها شکست می خورند زیرا با وجود انگیزه و امکانات برای ادامه، پول ندارند.
شما می توانید با مراجعه به سایت استاد حساب از آموزش ها و دوره های متعدد این مجموعه مانند اکسل،هلو و … بهره مند شوید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.